جیگرطلای عمه

سلام/جیگر طلای عمه به دنیا خوش اومدی

سلام جیگر عمه.خوبی عسل طلایی من؟

عمه جون چند روز دیگه اگه عمری باشه ان شاء الله با عمه مرضیه میخوایم بریم راهیان نور

خیلی ذوق دارم،برات پست گذاشتم تا تو هم توی خوشحالیم شریک شی جیگر عمه.

عمه مرضیه الان45 متری قم هست واس اومدنش ذوق دارم

راستی چند روز پیش یکی از دوستای مادرجون فرزندش به دنیا اومد انقد کوچولو بود

حالا عکساشو برات میزارم

بغلش که کردما یاد تو افتادم تو دلم گفتم خدایا یعنی میشه ی روزی محمد حسین جونمو بغل بگیرم؟

ان شاء الله به سلامتی و خوشی به دنیا بیایگل عمه همگی بی صبرانه منتظرتیم.

دیشب با مادرجون و آقاجون رفته بودیم فروشگاه کوثر ...

داشتیم لباس نی نی نگاه میکردیم به تصور تو کلی دلمون برات ضعف رفت جیگرم

راستی مامانی و بابایی(مامان مامان زهرا و بابای مامان زهرا) برات سیسمونی گرفتن.

مامان زهرا تعریف میکرد که وقتی عزیزی(عزیزی مامان زهرا) و مامانی داشتن برات ملافه هاتو دوخت میزدن...

مثل اینکه فهمیدی مال توئه داشتی کلی واس خودت پشتک بالانس میزدی.

الهی عمه فاطمه فدای اون ذوق کردنت بشه

راستی باباجونیت دو روز پیش اومده بود خونمون صدای قلبتو برامون آورد الهی من فداااااااات بشم که عسلم خوشتلم

کلی باهم ذوق کردیم از صدای قلبت.ان شاء الله همیشه سلامت باشی عسلم

اینم عکسای نوزاد 8 روزه ی دوست مادرجون:

ان شاء الله ی روز عکسای تورو بزارم تو وبلاگت خوشگل عمه